قلم پویا

میخوام قِصّمو بدونن همه ی شب زده ها.(اتفاق های زندگیم)

تبلیغات تبلیغات

نمیدونم چِم شده.

تا امروز صبح حالم خوب بود ها . برای بعد از ظهر نمیدونم چِم شده که اصلا حال روحیم خوب نیست. اتفاقی هم نیوفتاده ولی اصلا نمیگذره. منی که همیشه با پتوی سَبُک میخوابم بعد از ظهر ها و رومو هم پس میزنم معمولا، این دفعه همون پتو رو انداختم ولی احساس سردی کردم ؛تا حدی که بیدار شدم و رفتم یه پتوی دیگه آوردم انداختم روم. چون کاری هم نکردم که بابتش نگران باشم و دلشوره داشته باشم. ولی همون حس بهم دست داده . انگار یه ماموریتی بهت بدن که باید درست انجامش بدی ولی دائم
برچسب‌ها: نیوفتاده, ماموریتی
قلم پویا ، ۱۴۰۳-۰۷-۱۲ ، متفرقه
در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

مطالب پیشنهادی

آخرین مطالب سایر وبلاگ ها

جستجو در وبلاگ ها