قلم پویا

میخوام قِصّمو بدونن همه ی شب زده ها.(اتفاق های زندگیم)

تبلیغات تبلیغات

هم سر کار هم طبخ رُب.

تو پست جمعه بعد از ظهر که گفته بودم قضیه ی رُب پختن و ... امروز صبح یعنی شنبه ۷/مهر/ ۱۴۰۳ به اصرار مامان رفتم سر کار ولی دلم نیومد و زود تر از موقع مقرر اومدم خونه که تو پخت رُب کمکشون کنم . وقتی رسیدم تقریبا شست و شوی گوجه‌ ها تموم شده بود که گذاشته بودن خشک بشه و خورد کنن تا زودتر لِه بشه . منم چون میخواستم کمک کنم تا خشک شدن گوجه ها رفتم دیگ رو از خونه خاله آوردم که بذاریم تو حیاط و شروع کنیم. به هر حال تا دیگ رو بیارم دیدم تازه خشک شده بودن گوچه ها .
برچسب‌ها: میخواستم
قلم پویا ، ۱۴۰۳-۰۷-۱۲ ، متفرقه
در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

مطالب پیشنهادی

آخرین مطالب سایر وبلاگ ها

جستجو در وبلاگ ها